از نظر آموزه های وحیانی برخی از فعالیت های انسانی نیازمند نیت خیر و خلوص نیت است تا نتیجه بدهد. بر همین اساس، نه تنها حسن فعلی لازم است، بلکه حسن فاعلی نیز لازم است تا چیزی نتیجه بدهد. از همین روست که خدا سعادت اخروی و بهشت را در گرو ایمان و عمل صالح دانسته است، به طوری که اگر یکی باشد و دیگری نباشد، آثاری برای آن نخواهد بود؛ زیرا عمل صالح بدون ایمان فایده ای ندارد؛ چنان که ایمان بدون عمل صالح نیز سودی نخواهد داشت.
اما برخی از امور است که نیازی به حسن فاعلی ندارد بلکه همان حسن فعلی یعنی عمل صالح کفایت می کند و می تواند نتیجه بخش باشد؛ چنان که بهره مندی از ریاضت ها موجب می شود تا شخص به کمالاتی دست یابد که آثار آن در زندگی دنیوی نمودار می شود؛ یعنی همان طوری که مرتاضان هندی با حسن فعلی خویش به توانایی هایی دست می یابند، هر کسی دیگر نیز می تواند در زندگی دنیوی به آن برسد.
بر اساس این سنت الهی که حاکم بر هستی است، اگر کافر نیز به آن پای بند باشد، از آن در دنیا بهره مند می شود. خدا درباره یکی از سنت های الهی خویش می فرماید: وَ اَ لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَاَسْقَیْنَاهُم مَاءً غَدَقاً؛ و اگر استقامت بر طریق داشته باشند، هر آینه ما آنان را از آب بسیار و گوارا سیراب می کنیم.(جن، آیه 16)
بر اساس این سنت هر کسی راه و روش درست را در زندگی پیش گیرد حتی اگر ایمان نداشته باشد، از برکات الهی در زندگی اش بهره مند خواهد شد.
اگر در کشورهای غربی حتی مسلمانی بر اساس شریعت مسیحی نباشد – البته که هست و بر اساس آن شریعت عمل می کنند و به طور طبیعی بهره مند از آثار ایمان و عمل صالح خود خواهند بود- حتی اگر چنین اشخاصی نباشند، اما با توجه به این که اکثریت آنان به اصول عقلانی عمل می کنند، به طور طبیعی بهره مند از آثار این عمل صالح خویش هستند؛ زیرا ملاک در سنت های الهی، تنها ایمان ظاهری و اسمی نیست، بلکه ایمان واقعی و عمل صالح است؛ به نظر می رسد که در این میان عمل صالح نقش اساسی دارد، از همین روست که در کشورهای غربی می توان بهره مندی از فضل الهی را دید؛ زیرا آنان اگر مسلمان اسمی نیستند، ولی مسلمان عملی هستند و به آن چه عقل و نقل معتبر به آن فرمان می دهد، عمل می کنند و بر همین اساس از آثار آن نیز بهره مند می شوند.(بقره، آیات 200 و 201 و آیات دیگر)